عضو وابسته فرهنگستان علوم در سلسله یادداشتها و مقالات به مناسبت نوروز و بهار طبیعت به بررسی جایگاه طبیعت در قرآن کریم میپردازد.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)؛ مهدی زارع، عضو وابسته فرهنگستان علوم، در سلسله یادداشتها و مقالات به مناسبت نوروز و بهار طبیعت به بررسی جایگاه طبیعت در قرآن کریم میپردازد. زارع در پژوهش نخست به تنوع زیستی جانوران و نگاه کتابهای آسمانی قرآن، انجیل، تورات و اوستا میپردازد.
با ارزیابی و جستجوی اولیه در مورد اشاره به جانوران در اوستا، عهدین و قرآن مجید موارد یافته شد. در کتاب مقدس تورات – عهد قدیم – مفصلاً و به ویژه در سفر پیدایش به موضوع جانوران پرداخته شده و در سفر خروج نیز در مورد ملاقات حضرت موسی (ع) با فرعون در موضوع جانوران سخن رفته است. تم و مضمون کلی به نیاز به تنوع در حیات است و در هنگام نابودی عمدتاً به کل حیات اشاره میشود نه از بین بردن گروه خاصی از جانوران. مساله تنوع زیستی اصل مشترک چهار کتاب مقدس بررسی شده است، و به انسان نهایتا توصیه شده از جانوران موزی و آسیبرسان دوری کنند. قوانین مشخصی نیز برای استفاده از جانوران به عنوان خوراک به ویژه در قرآن (سوره انعام) و تورات مطرح شده و از این جهت انسان به استفاده از حیوانات به عنوان خوراک به قوانین خاصی محدود شده است.
در اوستا
واژه خرفستر در اوستایی xrafstra و در پهلوی xrafstar به معنای جانوران آزاردهنده و موذی و حشرات به کار رفته است. ریشهشناسی آن معلوم نیست و شاید از افزودن پسوند *stra به *xrap (صورت دیگری از kərəp) ساخته شده باشد. در فارسینو «خستر» به معنای «حشراتالارض همچو مور، مار و موش» و خراستر به معنای «موذیات همچو مار و عقرب و زنبور و مورچه» آمده است. (گردآورنده مطالب از متون زرتشتی: امیرعمادالدین صدری).
در «گاهان»
واژه خرفستر در گاهان تنها دو بار به صیغه جمع ذکر شده است: ۱-های ۲۸ بند پنجم ۲-های ۳۴ بند نهم. معنای این واژه در گاهان «مخالفان دینی، راهزنان، دشمنان و جانوران درنده» است و در زند این بندها برابر پهلوی xrat start آمده است. درهای ۲۸ بند پنجم زرتشت خواستار است که این خرفستران را به راه راست هدایت کند. درهای ۳۴ بند نهم آمده است که: کسانیکه «سپنتا آرمتی» را که نبرد دانایان تو ارجمند است به چشم حقارت مینگرند برای آن است که منش نیک از آنان دور و سراسر کردارشان نکوهیده و زشت است بسا دور و گریزان است از آنان راستی چنانکه از ما رمهی ددها و خرفستران.
در سایر قسمتهای اوستا خرفستر از برای جانوران اهریمنی زیانرسان و به ویژه جانوران خرد زیانآور یا حشرات موذی استعمال شده است و در زند واژه پهلوی xrafstar آمده است. در یشتها در ونند یشت آمده است که: «ستاره مزدا آفریده مقدس و سرور راستی را ما میستاییم. از برای مقاومت کردن به ضد خرفستران مردود زشت اهریمن که یکسره باید راند». در وندیداد در چند جا از خرفستران نام برده شده است و کاملترین فهرست در فرگرد سیزدهم بندهای ۵ و ۶ است. فهرست خرفستران در بندهای یادشده اینگونه است: مار، مار سگشکل، کشف (لاکپشت)، وزغ نفسکش، وزغ آبی، مور دانهکش، مورچه گزنده، پشه جاهای کثیف و مگس کثیف.
در نوشتههای پهلوی
در نوشتههای پهلوی فراوان از خرفستران نام برده شده است. کاملترین توصیف از خرفستران در بخش «درباره چگونگی خرفستران» بندهش آمده است که اینگونه است:
«گوید در دین که اهریمن هنگامی که در تاخت، واخش (روح) خرفستران و واخش (روح) بزه را، چون مار و کژدم و کربسو (مارمولک) و مور و مگس و ملخ و دیگر از این گونه، به بسیار شمار، با آب و زمین و گیاه درآمیخت. بدان گاه که ایشان را واخش بود، از این چهار عنصر پدید آمدند و زانو- بالا جهان را خرفستر بایستاد. پس، بدان باران بزرگ، چنان که گفته آمد، نابود شدند. (از) آن آب واخشمند در دریا و آن که در جهان بماند، دیگر بار بیرون شدند. نو نو، بدان دیسه و تن از این چهار عنصر که آب و زمین و باد و آتش است، همی پدید آمدند.
به زایش نیز، از یکدیگر به همان گونه همی پدید آمدند و ایشان را هستی و روشنی چشم و باد جانی هرمزدی است، و از آن (جهت است) که در جهاناند. ایشان را واخش بزهگری و بدکامگی (از) آن اهریمن است.
این (تن) نیز (برای) صلاح (مردم) است که تا آنان را بینند کشند، یا از ایشان پرهیزند.
از این نیز پیدا است که (ایشان) آفریده هرمزد نیستند، زیرا ایشان را آن تن ناگرامی و رنگ به جانوران و ددان همانند نیست. ایشان را تازش، پیدایی و گزند کردن به شب، به سبب هم گوهری با تاریکی است. در بکار بستن بیم و گزند و نابودگری و از گزندگری (به) آفریدگان (باز) نایستند. تن ایشان، در آمیزه (های) داروئی، به درمان (مردم) شود و آفریدگان را از آن سود است، زیرا آنان را هستی از آن چهار گوهر و عنصر هرمزدی است.
همه خرفستران سه گونهاند: آبی، زمینی و پردار که (ایشان را) خرفستر آبی، خرفستر زمینی و خرفستر پردار خوانند. از آبیها وزغ و از زمینیها اژدهای بسیار سر و از پردارها مار پردار بدتر (از همهاند).
مار و اژدها و اژدهای دو سر و هفت سر و …، که پای آورد، چون کربسو، و گرزه دم سیاه و گرزه کوتاه، زهرابهدار بیشهای زمینیاند. ماران-دوش، آن نیز که ماران ـ شاه خوانند که بر سر مار بزرگ نشیند و باریک و سپید و به درازی انگشت است، و دیگر بس گونه، همه مار سردهاند. کژدم و… و دیگر از این گونه همه کژدم سردهاند.
کربسو و برگ مار و مارهنج و… دشتی و دیگر از این گونه همه کربسو سردهاند. پزوک (=خرچسانه) گه گردک، و آن که … است و آن که پاچگذار و دانگگذار است و ریغ میز و …، همه از این گونه، پزوک سردهاند. کرم ابریشم و نیز آن که «اندرآتش» است، که در ناحیت خراسان بود، که رنگ سرخ را از او رزند و نیز آن که «اندربرف» بود که هر یک به اندازه دستی است و دیگر که در چیز چیز پدید میآیند همه کرم سردهاند. مور دانهکش و نیز آن که گزنده است و نیز آن که … و مورچه سواری خوانند و مورچه و دیگر از این گونه، همه مور سردهاند. مگس کاسکینی و سیاه و مگس انگبین که سه گونه است و بوز که چند گونه است، و نیز آن که خانه و آشیانه گلین کند، همه از این گونه، مگساند. دیگر ملخ سردگاناند، آن که مردم کشد، و پشه سردگان و نیز کیک سردگان و پروانه سردگان و وزغ سردگان، که ایشان را تفصیل دراز است.».
در بندهش خرفستران آفریده هرمزد نیستند، ولی در اندرز دستوران به بهدینان خلاف آن آمده است اینگونه: «پرسید که اندر خرفستران جان چه کسی کرد؟ گفت: هرمزد، از این رو کرد که اهریمن تن خرفستران دیسید، هجده پیمان به هرمزد درایید که جان اندر ایشان کن مگرنه پیمان نمیبندم؛ و هرمزد مه دادستانی برای کردن تن پسین خرفستر جان اندر کرد (= جان اندر خرفستر کرد)».
در تورات:
در تورات سفر پیدایش باب ششم آیات ۱۷ به بعد در داستان طوفان نوح:
۱۷. و اینک من برای نابود کردن هر موجود زنده زیر آسمان که در او روح زندگی (موجود) است، طوفان آب بر زمین میآورم تا آنچه بر روی زمین است هلاک گردد.
۱۸. عهدم را با تو استوار خواهم کرد و در حالی که پسرانت و زنت و زنان پسرانت با تو هستند به کشتی خواهی آمد.
۱۹. و از هر حیوان، از هر موجود زندهای، از همه، دوتا به کشتی بیاور تا (آنها را) با خودت زنده نگهداری، نر و ماده باشند.
۲۰. از پرنده به نوعش و از چارپا به نوعش از خزنده به نوعش، برای زنده نگهداشتن، دوتا از هر کدام، به سوی تو خواهند آمد.
۲۱. و تو از هر خوراکی که قابل خوردن است، برای خودت بردار و نزد خود ذخیره کن تا برای تو و برای آنها وسیلهی تغذیه باشد.
۲۲. پس نُوئَح (نوح) طبق آنچه که خداوند او را فرمان داده بود، همانگونه عمل کرد؛ و در تورات سفر پیدایش باب هفتم آیه۸ به بعد: در داستان کشتی نوح:
۸. از چارپایان حلال گوشت و از چارپایانی که حلال گوشت نیست و از پرنده و از هر جنبندهای که روی زمین است،
۹. همانطوریکه خداوند به نُوئَح (نوح) فرمان داده بود جفتجفت یعنی نر و ماده پیش نُوئَح (نوح) به کشتی وارد شدند.
۱۰. بعد از آن هفت روز بود، که آب طوفان بر روی زمین باقی ماند.
۱۱. در ششصدمین سال زندگی نُوئَح (نوح) در ماه دوم در هفدهم روز ماه، در همین روز تمام چشمههای اعماق زمین شکافته شده و روزنههای آسمان گشوده شدند.
۱۲. چهل روز و چهل شب باران بر زمین میبارید؛ و در سفر پیدایش آیه ۲۴:
۲۴ و خدا گفت: «زمین، جانوران را موافق اجناس آنها بیرون آورد، بهایم و حشرات و حیوانات زمین به اجناس آنها.» و چنین شد.
سفر خروج-فصل هشتم
۱. خداوند به مُشه (موسی) گفت به اَهَرُون (هارون) بگو دستت را با عصایت بر نهرها بر رودها و بر دریاچهها دراز کن و قورباغهها را بر سرزمین مصر بالا آور.
۲. اَهَرُون (هارون) دستش را بر آبهای مصر دراز کرد و قورباغهها بالا آمدند و سرزمین مصر را پوشاندند.
۳. ساحران با افسون خود همین کار را کردند و قورباغهها را بر سرزمین مصر بالا آوردند.
۴. پَرعُوه (فرعون)، مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) را صدا زده گفت: به درگاه خداوند دعا کنید تا این قورباغهها را از من و از قومم دور کند و آن قوم را روانه کنم تا برای خداوند ذبح کنند.
۵. مُشه (موسی) به پَرعُوه (فرعون) گفت: بر من منت بگذار (و بگو) برای چهوقت برای تو و خادمانت و قومت دعا کنم که قورباغهها از تو و خانههایت نابود شوند و فقط در رود نیل باقی بمانند؟
۶. گفت: برای فردا. (مُشه (موسی)) گفت: طبق سخن تو خواهد شد تا بدانی که نظیر خداوند خالق ما وجود ندارد.
۷. قورباغهها از تو و از خانههای تو و از خادمانت و از قومت دور خواهند شد. فقط در رود نیل باقی خواهند ماند.
۸. مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) از پیش پَرعُوه (فرعون) بیرون آمدند. مُشه (موسی) نزد خداوند در مورد قورباغههایی که برای پَرعُوه (فرعون) فراهم کرده بود استغاثه کرد.
۹. خداوند طبق سخن مُشه (موسی) عمل نمود و قورباغههای ساختمانها، حیاطها و کشتزارها مردند.
۱۰. آنها را توده توده انباشتند. آن زمین متعفن شد.
۱۱. پَرعُوه (فرعون) دید که گشایشی پدید آمد، قلب خود را سخت کرد و چنانکه خداوند گفته بود به آنها گوش نداد.
۱۲. خداوند به مُشه (موسی) گفت: به اَهَرُون (هارون) بگو عصایت را بلند کن و بر خاک آن سرزمین بزن تا در تمام سرزمین مصر شپش پدیدار گردد.
۱۳. چنین عمل نمودند. اَهَرُون (هارون) دستش را با عصایش بلند نمود و بر خاک آن سرزمین زد. شپش بر انسان و بر چارپا پدید آمد. در تمام سرزمین مصر تمام خاک آن سرزمین شپش شد.
۱۴. ساحران با افسون خود همان کار را کردند تا شپشها را به وجود آورند و نتوانستند. شپش بر انسان و بر چارپا باقی ماند.
۱۵. ساحران به پَرعُوه (فرعون) گفتند: این دلیل وجود خداوند است. قلب پَرعُوه (فرعون) سخت شد و همانگونه که خداوند گفته بود به آنها گوش نداد.
۱۶. خداوند به مُشه (موسی) گفت: بامدادان سحرخیزی کن و در حضور پَرعُوه (فرعون) بایست. اینک وی به سوی آب (نیل) بیرون میرود به او بگو خداوند اینطور گفته است. قومم را روانه نما تا مرا پرستش نماید.
۱۷. زیرا اگر قومم را روانه ننمایی، اینک من گروه جانوران درنده را میان تو و خادمانت و قومت و خانههای تو میفرستم. گروه جانوران درنده خانههای مصریان و همچنین زمینی را که آنها روی آن هستند، پر خواهند کرد.
۱۸. در آن روز سرزمین گُوشِن را که قومم روی آن قرار دارد جدا میسازم که گروه جانوران درنده در آنجا نباشند. برای اینکه بدانی که بر روی زمین هم من خداوند هستم.
۱۹. قوم خود را از قوم تو جدا میکنم. این آیت فردا پدید خواهد آمد.
۲۰. خداوند چنین کرد. پس گروه انبوهی از جانوران درنده به خانه پَرعُوه (فرعون) و خادمانش و در تمام سرزمین مصر وارد شد. آن کشور بهوسیلهی گروه جانوران درنده ویران گردید.
۲۱. پَرعُوه (فرعون)، مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) را صدا زده گفت: بروید برای خداوند خود در این سرزمین ذبح کنید.
۲۲. مُشه (موسی) گفت: چنین کاری درست نیست، چون معبود مصریان را برای خداوند خالق خود ذبح خواهیم کرد. آیا اگر معبود مصریان را جلو چشمهای آنها ذبح کنیم ما را سنگباران نخواهند کرد؟
۲۳. راه سهروزه به بیابان خواهیم رفت تا برای خداوند خالق خود آنطوریکه به ما بگوید ذبح کنیم.
۲۴. پَرعُوه (فرعون) گفت: من شما را روانه خواهم نمود تا برای خداوند خالق خود در بیابان ذبح کنید فقط زیاد دور نروید. برای من دعا کنید.
۲۵. مُشه (موسی) گفت: اینک من از پیش تو بیرون میروم و نزد خداوند دعا میکنم تا آن گروه جانوران درنده فردا از پَرعُوه (فرعون)، از خادمانش و از قومش دور گردند، فقط پَرعُوه (فرعون) به فریب دادن ادامه ندهد که آن قوم را جهت ذبح کردن برای خداوند روانه نسازد.
۲۶. مُشه (موسی) از پیش پَرعُوه (فرعون) بیرون رفته نزد خداوند دعا نمود.
۲۷. خداوند طبق سخن مُشه (موسی) عمل نمود و گروه جانوران درنده را از پَرعُوه (فرعون)، از خادمانش و از قومش دور ساخت. یکی (هم) باقی نماند.
۲۸. پَرعُوه (فرعون) این بار هم قلبش را سخت کرد و آن قوم را روانه ننمود.
در سفر لاویان آیه ۱۰:
۱۰ و هر چه پر و فلس ندارد در دریا یا در نهرها، از همۀ حشرات آب و همۀ جانورانی که در آب میباشند، اینها نزد شما مکروه باشند.
در موضوع لزوم نیاز به تنوع زیستی و بیولوژیکی میان انواع بشربسیاری از متون تلمودی، خداوند را به جهت آفرینش انسانهای متفاوت در ظاهر و استعدادهای درونی ستایش نموده است (میشنا: سنهدرین ۴:۵). امروزه بسیاری از دانشمندان، اصطلاح تنوع زیستی را به معنای حفاظت از انواع مختلف گیاهان و حیوانات برای جلوگیری از شیوع بیماریهای خاص و از بین رفتن آنها، به کار میبرند. در فرآیند شبیهسازی، میتواند کپیهای ژنتیکی همسان از یک شخص ایجاد میشود و این روند در تعارض با منابع خاخامی و لزوم تنوع بیولوژیکی در انواع بشر است.
عهد جدید (انجیل) کتاب دوم تواریخ آیه ۱۹:
جانِ فاخته خود را به جانور وحشی مسپار. جماعت مسکینان خود را تا به ابد فراموش مکن.
قرآن کریم:
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ﴿۱۶۴﴾
سوره بقره آیه ۱۶۴: آری در آفرینش آسمانها و زمین و در پی یکدیگر آمدن شب و روز و در کشتیای که برای بهرهوری مردم در دریا روان است، و آبی که خداوند از آسمان فرو فرستاده است و بدان زمین را پس از پژمردنش زنده داشته و جانورانی که در آن پراکنده است، و در گردش بادها و در ابری که بین آسمان و زمین آرمیده است، برای مردمی که میاندیشند، شگفتیهاست
أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَکَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَکَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ ﴿۱۸﴾
سوره حج آیه ۱۸: آیا نیندیشیدهای که هر که در آسمانها و زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جانوران و بسیاری از مردم، بر خداوند سجده میبرند، و بسیاری هم هستند که عذاب بر آنان محقق شده است، و هرکس که خداوند خوارش بدارد، گرامی دارندهای ندارد، که خداوند هرچه خواهد همان تواند کرد
وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذَلِکَ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ ﴿۲۸﴾
و در سوره فاطر آیه ۲۸:و از مردمان و جانوران و دامها که رنگهایشان همانگونه مختلف است [پدید آوردیم]از بندگان خدا تنها دانایانند که از او مىترسند آرى خدا ارجمند آمرزنده است.
در سوره انعام در قرآن کریم در آیات ۱۳۸ تا ۱۴۶ در مورد نحوه رفتار انسان و خورد و خوراک حیوانات آمده است:
وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَا یَطْعَمُهَا إِلَّا مَنْ نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِمْ بِمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ ﴿۱۳۸﴾ و به پندار خویش گفتند این چارپایان و زراعت حرام است، و جز کسى که ما بخواهیم هیچ کس نباید از آن بخورد، و چارپایانى که سوارى آنها حرام شده است، و چارپایانى است که نام خدا را [هنگام ذبح]بر آنها نمىبرند، [این احکام را]از روى افتراء به خداوند قائل شدند، [خداوند]به زودى به خاطر افترایى که بستند جزاىشان را خواهد داد.
وَقَالُوا مَا فِی بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَهٌ لِذُکُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِنْ یَکُنْ مَیْتَهً فَهُمْ فِیهِ شُرَکَاءُ سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ ﴿۱۳۹﴾
و گفتند آنچه در شکم این چارپایان است، خاص مردان ماست و بر زنان ما حرام است و اگر آن مرده باشد، همه در آن شریکند [خداوند]به زودى جزاى این [احکام ادعایىشان]را خواهد داد که او فرزانه داناست.
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ ﴿۱۴۰﴾
به راستى کسانى که فرزندانشان را از روى کمخردى و نادانى کشتهاند، و آنچه خداوند به آنان روزى داده است، از روى افتراء به خداوند، حرام کردهاند، زیانکار شدند، اینان به راستى گمراه شدند، و رهیافته نبودند
وَهُوَ الَّذِی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ ﴿۱۴۱﴾
و او کسى است که باغهاى [داراى درختان]داربستدار و بدون داربست پدید آورده است و نیز درخت خرما و زراعتى که میوههاى آن گوناگون است، و درخت زیتون و انار که همانند و ناهمانندند، از میوه آن، چون میوه برآورد بخورید و روز چیدنش حق [بینوایان از]آن را بپردازید، ولى اسراف نکنید که او اسرافکاران را دوست ندارد.
وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَهً وَفَرْشًا کُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿۱۴۲﴾
و از چارپایان بعضى را باربردار و بعضى را دستآموز آفریده است، از آنچه خداوند روزیتان داده است، بخورید و از گامهاى شیطان پیروى نکنید که او دشمن آشکار شماست
ثَمَانِیَهَ أَزْوَاجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَیَیْنِ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۱۴۳﴾
هشت فرد [بیافرید و بر شما حلال کرد]از میش دو تا و از بز دو تا، بگو آیا نرهاى آنها را حرام کرده است یا مادههاى آنها را، یا آنچه در رحمهاى مادههاى آنهاست؟ بگو اگر راست مىگویید از روى علم مرا آگاه سازید.
وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَیْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَیْنِ قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحَامُ الْأُنْثَیَیْنِ أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِبًا لِیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ ﴿۱۴۴﴾
و همچنین از شتر دو تا و از گاو دو تا، بگو آیا نرهاى آنها را حرام کرده است یا مادههاى آنها را، یا آنچه در رحمهاى مادههاى آنهاست؟ یا مگر به هنگامى که خداوند به شما چنین سفارش کرد شاهد بودهاید؟ [چنین نیست]آنگاه چه کسى ستمکارتر است از کسى که به خداوند دروغ بسته است تا مردم را بىهیچ علم و اطلاعى به گمراهى بکشاند، بىگمان خداوند ستمپیشگان را هدایت نمیکند
قُلْ لَا أَجِدُ فِی مَا أُوحِیَ إِلَیَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ یَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ مَیْتَهً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِیرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّکَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۴۵﴾
بگو در آنچه به من وحى شده است چیزى را که خوردنش بر خورندهاى حرام باشد، نمىیابم، مگر آنکه مردارى باشد، یا خونى روان، یا گوشت خوک، که پلید است، یا قربانىاى که از روى نافرمانى هنگام ذبحش نامى غیر از نام خدا را برده باشند، اما اگر کسى درمانده شود، و تجاوزکار و زیاده خواه نباشد [و از آن بخورد، گناهى بر او نیست]و بىگمان پروردگارت آمرزگار مهربان است.
وَعَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا کُلَّ ذِی ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَایَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِکَ جَزَیْنَاهُمْ بِبَغْیِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ ﴿۱۴۶﴾
و بر یهودیان هر جانور ناخندار [و چنگالدارى]را حرام کردیم و از گاو و گوسفند پیهشان را بر آنان حرام کردیم، مگر آنچه بر پشت آنها باشد، یا بر رودهها، یا آنچه به استخوان چسبیده باشد این چنین به خاطر سرکشىشان به آنان کیفر دادیم، و ما راستگوییم.