یادداشتی از مهراب صادقنیا، عضو هیئتعلمی دانشگاه ادیان و مذاهب در حمایت از کارشناس مذهبی صداوسیما که گفت اصل دین، ولایت و حب امیرالمؤمنین است و توحید، توهمی بیش نیست!
ردنا (ادیان نیوز)، چند سالِ پیش که در یک سفر عمره، به خانهی خدا رفته بودم، زیارتکنندگان را در مکّه سرگردان میدیدم. بر خلاف مدینه که آنان با ذوق و شوق اطراف بقیع جمع میشدند و گروه گروه ذکر مصیبت میخواندند و گریههای سوزناکی میکردند؛ در مکّه نمیدانستند که چه کاری باید انجام بدهند. برخی نمیدانستند وقتی برای اولیّن بار چشمشان به کعبه میافتد، چه باید بگویند، به کی باید سلام کنند، و چه باید بکنند.
برخی از آنها که از قم آمده بودند، رو به کعبه به حضرت معصومه(ع) سلام میدادند و برخی دیگر به رسولالله(ص) و امام رضا و یا امام زمان(ع). آنها دم به ساعت از روحانی کاروان میپرسیدند که چه زیارتی باید بخوانند و چه آئینی را باید برگزار کنند. وقتی که آن بندهی خدا میگفت بروید یک گوشهی مسجدالحرام بنشینید و با خدا حرف بزنید، لب و لوچهشان آویزان میشد و میگفتند روحانیِ کاروانِ پارسالِ ما بهتر بود؛ هر شب برای ما مراسم میگرفت و دعا میخواند.
چند شب پیش، وقتی شیخِ جوانی در یک برنامهی تلویزیونی گفت توحید بدون امام علی(ع) توهمی بیش نیست (نقل به مضمون) برخی بر او خُرده گرفتند و او را به عقبنشینی وادار کردند. ولی شاید بهتر بود بهجای برخورد عقلی و کلامی با محتوای سخن او، به ماهیّت کاری که میکرد توجّه میشد.
آن روحانی محترم داشت دینداری عامیانه را تئوریزه میکرد. رفتار مردمی که در مسجدالحرام، بلد نبودند با خدا رودرو شوند و بیشتر زیارت عاشورا میخواندند و ملاقات با امام زمان(ع) را جستجو میکردند، به وسیلهی ایشان مبنای کلامی و دینی پیدا میکند.
در طول تاریخ، کمتر عالمِ دینیای اینگونه نبوده و عاقبت به خیر شده است. عالمان دینی معمولاً با احتیاط با دینداری عوام روبرو میشوند. پای دین که به میان بیاید، زور عوام از علامهها بیشتر است. عوام معمولاً علامهای را قبول میکنند که تأییدشان کند و اگر چنین علامهای نیافتند، یکی از خود را علامه میکنند.
تلگرام نوشتی از مهراب صادقنیا