مرحوم آیت الله حائری شیرازی در کتاب «تمثیلات سیاسی – اجتماعی» در باب امر به معروف و نهی از منکر، داشتن نیت صادق را به منزله استریل کردن چاقو دانسته است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، حتماً به واژه تمثیل و مثل برخورد کردهاید. مثلهایی که حاوی پیام هستند و زبان تمثیلی است که گویا، شیوا و رسا این پیام را میرساند. همه چیز پیام دارد و اساس تمثیل این است که انسان نطق و پیام اشیاء را متوجه شود. مثال اگر مناسب باشد و با دقت و هوشیاری به کار گرفته شود، عمق مطلب را مجسم میکند. تاریکیهای آن را میزداید، تطبیق میدهد و نکات مبهم و دشوار آن را روشن و آسان میکند. بنابر این از هنر تمثیل میتوان برای ارائه مفاهیم دینی استفاده کرد.
کتاب «تمثیلات سیاسی – اجتماعی» مرحوم آیتالله حائری شیرازی کتابی در همین باب است. حکیم متفکری که یکی از برجستگان و سرآمدان فن تمثیل به شمار میآید. این مجموعه نفیس با ویرایشی جدید از سوی دفتر نشر معارف ارائه شده است. چندین هزار تمثیل دیگر نیز از بیانات مرحوم آیتالله حائری شیرازی در طول ۵۰ سال گذشته استخراج شده که پس از گلچین کردن و ویرایش و تدوین، در ادامه همین مجلدها منتشر خواهد شد.
نقش نیت صادق در امر به معروف یکی از مطالب جالبی است که با عنوان تمثیل «چاقوی جراحی» بیان شده است. در این بخش آمده است: اگر دکتری با چاقوی کثیف جراحی کند، هر قدر هم بعد از عمل، محل جراحی را خوب ببندد و بخیه بزند، اما به علت استفاده از چاقوی کثیف، محل جراحی چرک و عفونت میکند. اینکه پشت سر بسیاری از امر به معروفها عفونت است، به این علت است که با زبانی که استریل نیست، امر به معروف میکنند.
در امر به معروف و نهی از منکر، نیت صادق به منزله استریل کردن چاقو است. اگر نیت صادق نبود، در حین حل مشکل، یک مشکل جدید ایجاد میشود. شما وقتی میخواهید به کسی تذکر دهید باید سعی کنید که خودیّت در وجودتان نباشد. وقتی «خود» حاکم باشد، این «خود»، آن تذکر را چرکین میکند، یعنی طرف مقابل، آن را به دل میگیرد؛ این زخم عفونت پیدا میکند. گاهی هم نمیداند چرا؛ اما میداند که از این تذکر دلگیر شد.
گاهی یک فرد به شخصی نصیحتی میکند، آن شخص متنفر میشود؛ اما شخص دیگری تندتر از او و سختتر از او نصیحت میکند، ولی باعث تنفر طرف مقابل نمیشود. آنجا که متنفر شده، علتش این است که احساس کرده میخواهند خودشان را به رخ او بکشند. میخواهند ضعف او یا قدرت خودشان را به رخش بکشند؛ آنجا که متنفر نشده، به این دلیل بوده که احساس کرده «خود» مطرح نیست.