تجربه ای از زندگی مشترک زوج شیعه و سنی
دوستی دارم اهل گنبد و اهل سنت که همسرش شیعه است. از او خواستم برخی تجربههای خود را از زندگی مشترک شیعه و سنی با ما در میان بگذارد.
ردنا (ادیان نیوز) – دوستی دارم اهل گنبد و اهل سنت که همسرش شیعه است. از او خواستم برخی تجربههای خود را از زندگی مشترک شیعه و سنی با ما در میان بگذارد. ایشان نوشت:
پیش از ازدواج به اذکار و ادعیههایی که در مذهب تشیع وجود دارد احساس تعلق خاطر بیشتری داشتم؛ اعتقاد داشتم این اذکار و ادعیّه و شکل برگزاری آنها ارتباط حسی عمیقتری بین بنده و خالق برقرار میکند. (البته تا جایی که رنگ و بوی سیاسی به خودش نگیرد).
اعتقاد دارم فقه جعفری از نظر پرداختن به مسایل مختلف، فقهی پویاتر و چالاکتر هست نسبت به فقه اهل تسنن است. فقه تسنن قدری فربهتر است.
در سن ۳۲ سالگی، زمانی که کنشهای انسان رنگ و بویی عقلانیتری دارند، با یک دختر شیعه ازدواج کردم. پایه و اصل زندگی ما احترام به عقاید مذهبی همدیگر است؛ هر چند که این امر با توجه به شناخت من و احساس درونیای که نسبت به مذهب همسرم دارم، بیشتر رعایت میشود.
به همراه همسرم در مجالس مذهبی شیعیان شرکت میکنم. در مراسمات مذهبی نوزدهم و بیست و یکم شهادت حضرت علی؛ سعی کردهام که به اعتقادات همسرم احترام بگذارم؛ و با اعتقاد قلبی خود در مراسم سوگواری شرکت کنم. یک گوشهی مجلس مینشینم و ذکر میگویم.
به همراه همسرم در مراسم سوگواری محرم نیز شرکت میکنم. ولی چیزی که در یکی دو سال اخیر اندکی باعث آزردگی خاطر من شده است؛ این است که سخنران محترم بدون توجه به اینکه ممکن است یکی از مستعمین ایشان اهل تسنن باشد، به عقاید من و هم کیشانم توهین میکنند. این مساله باعث شده است که برنجم ک به همسرم شکوه و شکایت برم و از او خواستهام به من اجازه دهد که در این مراسمها حضور فیزیکی نداشته باشم.
جالب است بدانید که مادر همسرم سیّد است. سعی میکنم بدون اینکه در مسائل تاریخی بحثی بکنم، هر سال روز عید غدیر برای عرض تبریک ویژه خدمت ایشان برسم.
گذشته از اینکه در هر زندگی مشترکی اختلاف سلیقه وجود دارد؛ و در برخورد با مسایل روزمرهی زندگی، پستی و بلندیهایی به چشم میخورد، و زندگی ما هم از این اصل مستثنا نیست؛ ولی باید بگویم اختلافات مذهبی در میان ما، کمترین درصد را دارند و یا بهتر است بگویم، هیچ نقشی ندارند.