مقاله نقش مذهب و روان درمانی مذهبی به شکل یک کارگاه آموزشی از سوی کمیته فرهنگی انجمن کلیمیان تهران در همایش «بررسی دیدگاه کودکان ادیان توحیدی بر مشترکات دینی»، در دانشگاه الزهرا اجرا شده است.
به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در بررسی اعتقادات مذهبی در بهداشت روان یک دیدگاه بین المللی وجود دارد، یعنی رابطه ایمان با سلامت جسمی و روانی خاص جوامع شرقی نبوده، در مذاهب سراسر جهان موضوعی ثابت شده است. امروزه پزشکی نوین سیر شتابانی دارد، تکنولوژی جدید با پیچیده ترین ابزار به کمک پزشکان آمده و آخرین روش های تشخیصی و درمانی را در اختیار پزشکان گذاشته است، با این حال میبینیم که انسان دردمند هنوز نتوانسته خود را از چنگال بسیاری از بیماری ها رهایی بخشد و این در حالی است که امروزه مشخص شده است بینش و اعتقاد به مذهب نقش قابل ملاحظه ای در کاستن درد و رنج، افزایش تحمل عوارض بیماری ها و تسریع سیر بهبودی مشکلات جسمی دارد.
در افراد مذهبی عزت نفس و مسئولیت اخلاقی در سطح بالاتری است و همین اعتقاد به بخشش خداوند موجب کاهش احساس گناه اخلاقی در فرد میشود بر همین مبنا در کشورهای بسیاری، علاوه بر درمانهای رایج پزشکی، روشهای سازمان یافتهای برای درمان بیماریهای جسمانی و روانی دارند که همواره اعتقاد مذهبی و درمان مبتنی بر ایمان به خداوند سابقهای دیرینه در بین مذاهب گوناگون داشته است. نتایج مطالعات منسجم و گستردهای که بر روی افسردگی، خودکشی، اعتیاد و استفاده از مواد مخدر، بزهکاری، اضطراب، طلاق و مشکلات خانوادگی، مسایل جسمانی و بیماری های پزشکی صورت پذیرفته است، همگی حاکی از تاثیر مثبت اعتقادات مذهبی در درمان بیماری ها و بهبود اختلالات در کشورهای مختلف می باشد. (به منظور اطلاعات بیشتر به مقاله ارتباط میان مذهب و بهداشت روان و جسم در یازدهمین شماره نشریه بینا مراجعه شود ) یکی از این تحقیقات توسط نگارنده در بین سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ روی ۳۷ مورد از مراجعهکنندگان یهودی به «مرکز مشاوره نورا» ( وابسته به سازمان بانوان یهود ایران) صورت پذیرفت. در این تحقیق سنجش میزان مذهبی بودن با کمک یک پرسشنامه ابتدایی مشتمل بر ۱۵ عبارت و با در نظر داشتن ۵ ملاک شکل گرفت. ملاکها عبارت بودند از:
۱- داشتن باورها و اعتقادات عمیق مذهبی
۲- شرکت در مراسم و مناسک مذهبی
۳- بجای آوردن نماز روزانه
۴- حضور در کنیساها (نمازخانه یهودیان )
۵- اجرای فرامین مذهبی (در ۵ زمینه متمایز) نتایج به دست آمده از تحقیق مشخص نمود میزان اعتقادات مذهبی در میان افسردهها، مبتلایان به اختلالات اضطرابی، اشخاصی که مشکلات خشم و پرخاشگری داشتند و افرادی با مشکلات خانوادگی، جدایی و طلاق در مقایسه با افراد سالم (سنجیده شده با مقیاس سلامت روانی ) به طور معنیداری ضعیفتر بود. در توضیح این مسئله که مکانیسم های میانجی در ارتباط مذهبی بودن و بهداشت روان کدام ها هستند در منابع بسیاری بحث شده است.
که در یک جمع بندی خلاصه میتوان به چند مورد اشاره نمود: ۱- با توجه به اینکه مشخص شده است اعتقادات مذهبی از اساسیترین نیازهای انسان هستند، بنابراین ارضای این نیاز اساسی، موجب آرامش و دوری از فشار در انسان میگردد که همین امر در ارگانیسم انسان منجر می شود دگرگونی های فیزیولوژیک از جمله تغییرات ایمونولوژیک و هورمونی که در جریان بیماری ایجاد شده اند، با تاثیرات مرکزی قشر مغز اصلاح شود.
۲- هنگام درد، شخص به لحاظ هیجانی سطوح بالایی را تجربه میکند که همین مسئله تحمل درد را در فرد کاهش میدهد در حالی که با برقراری آرامش (از طریق ایمان و اعتقادات مذهبی) توازن برقرار میگردد.
۳- در خصوص کمتر بودن رفتارهای بزهکارانه و خودکشی در افراد مذهبی محققی به نام «استاک» معتقد است در افراد مذهبی عزت نفس و مسئولیت اخلاقی در سطح بالاتری است و همین اعتقاد به بخشش خداوند موجب کاهش احساس گناه اخلاقی در فرد میشود. از طرفی باور به عدالت پروردگار و جهان آخرت از دیگر عواملی است که در کاهش رفتارهای ضد اجتماعی در افراد مذهبی نقش اساسی دارد. پایان این بحث را با نوشتاری از «یونگ» که از بزرگترین تئوریپردازان و دانشمندان علم روانشناسی است به انتها می رسانیم: «در ۳۰ سال کار حرفهای خود با اشخاص گوناگونی از کشورهای پیشرفته و متمدن سروکار داشتهام. میان تمامی بیمارانم هیچ کس را ندیدم که در نیمه دوم زندگی دغدغه اش یافتن دیدگاهی دینی به زندگی نباشد. در واقع هر یک از آنها وقتی بیمار میشد که از چیزی که ادیان زنده هر زمانه به پیروان خود میبخشید محروم شده بودند و هیچکدام از آنها تا دیدگاه دینی خویش را دوباره نیافت، درمان نشد».